به گزارش خبرنگار مهر، ترجمههای فرزاد فربد از سهرمان «جاسوسی که از سردسیر آمد»، «تلفن به مرد مرده» و «قتل بیعیب و نقص» نوشته جان لوکاره نویسنده انگلیسی رمانهای جاسوسی، بهتازگی توسط انتشارات جهان کتاب تجدیدچاپ شدهاند.
نام اصلی جان لوکاره، دیوید جان مورکنول است که در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی در بخشهای مختلف سازمان جاسوسی انگلستان فعالیت کرده است. رمانهای او میان طرفداران رمانهای جاسوسی و معمایی بسیار پرطرفدار است؛ چرا که به خوبی میتواند حال و هوای زندگی جاسوسها و فعالیتهایشان را در قالب کلمات بریزد و مقابل مخاطب قرار دهد. انتقال داستان به خواننده بدون تصنع و به وجود آمدن این باور که دارم یک داستان سرهم شده را میخوانم، صورت میگیرد. به عبارت سادهتر، لوکاره که خود اینکاره است، از داستانسازی مصنوعی و به دور از واقعیت مبراست.
ترجمه «جاسوسی که از سردسیر آمد» با نام اصلی «جاسوسی که از سرما خلاص شد» سال ۱۳۹۰ بهعنوان دهمینکتاب مجموعه پلیسی «نقاب» توسط موسسه جهان کتاب منتشر شد. لوکاره متولد ۱۹۳۱ است که سال ۲۰۲۰ درگذشت. او سال ۱۹۳۶ برای اینکه تمام وقتش را به نوشتن رمان اختصاص دهد، بهطور کامل از MI۶ خارج شد و خود را بازنشسته کرد. این اثر سومین رمان این نویسنده است. از لوکاره کتابهایی مانند «بند زن، خیاط، سرباز، جاسوس»، «باغبان مهربان» و «خیاط پاناما» منتشر شد که از خیاط پاناما یک فیلم سینمایی با همین نام در سال ۲۰۰۱ با بازی پیرس برازنان و جفری راش ساخته شد. البته این تنها فیلمی نیست که بر اساس نوشتههای لوکاره ساخته شده است و برپایه «جاسوسی که از سردسیر آمد» هم یک فیلم سینمایی با بازی ریچارد برتون در نقش اصلی (الک لیماس) ساخته شد.
اینرمان جان لوکاره در سال ۱۹۶۳ منتشر شد و در سال ۱۹۶۵ موفق شد جایزه ادگار را از آن خود کند. اطلاعات، مهمترین عنصر داستانی این رمان است. اسلحه کشیدن و صحنههای تعقیب و گریز و به اصطلاح اکشن، سهم بسیار ناچیزی در این رمان دارند و میتوان گفت اصلا نقشی در بالا و پایین بردن نمودار نوسانات داستان ندارند.
در شروع رمان، الک لیماس مسئول ایستگاه جاسوسی بریتانیا، کنار دیوار برلین شاهد کشتهشدن آخرین مامور شبکهاش توسط نگهبانان آلمان شرقی است. او به لندن فراخوانده و از کار برکنار میشود. به اینترتیب افسرده شده و به الکل پناه میبرد و خود را در قالب مردی شکستخورده نشان میدهد اما باطن ماجرا چیز دیگری است. او بناست بهعنوان طعمه به میدان مبارزات جاسوسی و اطلاعاتی بازگردد و یکی از مردان مهم اطلاعاتی آلمان شرقی را به دام بیاندازد.
ترجمه فرزاد فربد از «جاسوسی که از سردسیر آمد» سال ۱۳۹۰ منتشر شد و سال ۹۲ به چاپ دوم رسید. چاپ سوم اینکتاب سال ۱۳۹۴ به بازار عرضه شد و حالا نسخههای چاپ چهارمش وارد کتابفروشیها شدهاند.
چاپ چهارم اینکتاب با ۲۸۶ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.
داستان «تلفن به مرد مرده» نیز مانند «جاسوسی که از سردسیر آمد» زمان جنگ سرد میگذرد و رقابت دستگاههای جاسوسی غرب و شرق را روایت میکند. در شروع داستان، جرج اسمایلی یکی از ماموران ارشد اطلاعاتی بریتانیا، با یک کارمند وزرات خارجه که مورد سوء ظن قرار گرفته، گفتگویی رضایتبخش و تقریبا دوستانه را به پایان میرساند. اما اندک زمانی بعد خبردار میشود که آن مرد، ظاهرا در اعتراض به این که هدف پروندهسازی و اتهام خیانت قرار گرفته، به زندگی خود خاتمه داده است.
اسمایلی فرضیه خودکشی ساموئل فنان را رد میکند و در پی کشف حقیقت ماجرا (که میتواند یک قتل باشد) برمیآید. داستان با آشکار شدن ردّ شبکه جاسوسی آلمان شرقی و ورود سایهوار مامورانش به میدان ادامه مییابد و لحظه به لحظه بر پیچیدگی معمای مرگ فنان افزوده میشود.
سیدنی لومت فیلمساز فقید هالیوود در سال ۱۹۶۶ با اقتباس از این رمان، فیلمی به نام «ماجرای مرگبار» ساخت که نقش جرج اسمایلی را جیمز میسون در آن ایفا کرد و سیمون سینیوره و ماکسیمیلیان شل نقشهای دیگر فیلم را بازی کردند.
«تلفن به مرد مرده» هجدهمینعنوان مجموعه «نقاب» است که چاپ اولش سال ۱۳۹۰ عرضه شد و حالا در زمستان ۱۴۰۱ به چاپ دوم رسیده است.
چاپ دوم اینکتاب با ۱۹۴ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان عرضه شده است.
دیگر کتابی که فرزاد فربد از جان لوکاره ترجمه کرده، «قتل بیعیب و نقص» است که با دو رمان دیگر مورد اشاره، تشکیل سهگانهای را میدهد که نقطه اشتراک قصههایش، شخصیت جورج اسمایلی است. اینرمان که یکی از آثار متقدم لوکاره است، سال ۱۹۶۲ منتشر شد.
ماجراهای قتل بیعیب و نقص حول محور مدرسه شبانهروزی کارن روی میدهد و شخصیتهای داستان، مدیران، معلمان و همسرانشان هستند. مدرسه کارن با قدمتی چندصد ساله، محیطی خشک و رسمی و شبهاشرافی، برگزاری مراسم مذهبی روزانه و نیز سنتها و آیینهای خاص، از مدارس معتبر بریتانیا محسوب میشود. شاگردان این مدرسه اغلب پسران طبقات بالای اجتماع هستند و طبعا از میان فارغالتحصیلانش هم کسانی به مناصب عالی و مهم کشور دست پیدا میکنند. همین موضوع بر اهمیت جایگاه مدرسه کارن اضافه میکند.
ماجرای این رمان از آنجا آغاز میشود که سردبیر نشریه مذهبی کریسچن وُیس نامهای از یک خواننده دریافت میکند. استلا رودی، همسر یکی از معلمان مدرسه کارن و از خانوادهای محترم و معتبر، در این نامه خواستار ملاقات فوری با خانم بریملی ِ سردبیر شده است. او در نامه کوتاهش اطمینان میدهد که شوهرش قصد کشتن او را دارد. بریملی که سابقه کار در دستگاههای اطلاعاتی بریتانیا را در طول جنگ داشته، ترجیح میدهد به جای مراجعه به پلیس، موضوع را با یکی از همکاران سابقش، جرج اسمایلی در میان بگذارد. اما پیش از آن که اسمایلی دست به کاری بزند، خبر میرسد که استلا رودی به قتل رسیده است.
با جلو رفتن داستان، پرده از روابط پیچیده معلمان و کارکنان و شاگردان مدرسه و دوستیها و دشمنیهایشان برداشته میشود. همچنین فضای خفقانآور و روابط پیچیده قدرت در آن محیط کوچک، با شخصیتهای ضعیف و قوی درستکار و خطاکار تصویر میشود.
ترجمه «قتل بیعیب و نقص» بهعنوان سیویکمین کتاب مجموعه «نقاب»، برای اولینبار سال ۱۳۹۲ چاپ شد و سال ۱۳۹۴ هم به چاپ دوم رسید. حالا در زمستان ۱۴۰۱ نسخههای چاپ سوم اینکتاب به بازار نشر عرضه شدهاند.
چاپ سوم اینکتاب با ۱۶۲ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه و قیمت ۹۰ هزار تومان عرضه شده است.
نظر شما